هرچند روانشناسان در تمام دوران علمی شدن روانشناسی در آثار خود اشارههایی به خلاقیت داشتهاند ولی از اواسط دهه 1950 تغییری جدی در نگرش روانشناسان نسبت به خلاقیت دیده شده و از موضوعی فرعی و گاه حاشیهای به اصلی مهم در روانشناسی تبدیل شد.
با اشاره به همین تغییر است كه گالوین تایلور یكی از محققان مسایل خلاقیت این مسأله را مورد تحقیق قرار دارد. در 6 تا 7 دهه قبل از 1950 فقط تعداد بسیار محدودی مقاله پژوهشی در مورد خلاقیت در ادبیات علمی ظاهر شد، وی از سال 1955 از علاقه و فعالیت فزایندای راههای پژوهشی بسیاری را گشوده است از آن زمان افزایش فوقالعاده زیادی در شور و حرارت نسبت به مسایل خلاقیت ظاهر گشته است. (دكتر تیمور آقای نیشانی، 1377).
مشخص شده است كه برای استفاده و پرورش و ظهور این نیروهای خلاق، افراد باید در خلاق بودن هیچ محدودیت اجتماعی نداشته باشند. باید آزاد باشند و برای اندیشهها و نوآوریهای بكر و مهم از لحاظ اجتماعی و فرهنگی پاداش گیرند. اندیشههای یگانه و مسایل ابتكاری و شیوههای جدید حل آنها محصول یك جامعه نوآور است و پیشرفت مداوم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و آموزشی تا حد زیادی به خلاقیت اعضای جامعه بستگی دارد. ولی متأسفانه این جنبه در جامعه ما كمتر مورد بررسی قرار گرفته است و در دبستانها خلاقیت هر روز كمتر از پش مبنای تعلیم و تربیت افراد قرار میگیرد. (آلن بودو، ترجمه خانزاده، 1358).
علم جدید روانشناسی خلاقیت نیز مانند سایر پدیدههای روانی بر كثرت عوامل و حقایقی كه به طریقی بر خلاقیت موثر تأكید دارد. یعنی یك سری عوامل بیرونی و درونی بر تفكر خلاق تأثیر میگذارند كه مهمترین آنها عبارتند از: عوامل انگیزشی، شخصیتی، روانی و اجتماعی، بررسی های انجام گرفته و روش ساخته است كه این عوامل با نتایج مثبت و منفی بستگی دارد.
در این تحقیق سعی میشود تا نحوه تفكر خلاق گروه خاصی از جامعه یعنی معلولان جسمی- حركتی مورد بررسی قرار گیرند. مطالعاتی درباره تأثیر معلولیت جسمی- حركتی افراد با یادگیری و تفكر آنها انجام شده است. به نظر میرسد معلولیت جسمی- حركتی بر خلاقیت و قوه ابتكار افراد نیز تأثیر گذارد. بنابراین باید انتظار داشته باشیم كه در این گروه نسبت به افراد غیرمعلول شاهد افت تواناییهای خلاق باشیم. افراد معلول جسمی حركتی از نظر شخصیتی وضعیت ویژهای را دارا هستند. اغلب آنها احترام به خود پایینی دارند، اعتماد به نفس و اطمینان به خود كمتری را دارا میباشند و به طور كلی برداشت غیرواقعی از «خود» دارند. تحقیقاتی در مورد خودپنداری غیرواقعی آنها انجام شده است كه اكثر آنها نشان دادهاند این افراد در مورد خودشان ارزیابی بیش از حد یا كمتر از حد واقعی دارند (البته در اغلب موارد) به همین دلیل سطح اضطراب آنها بیش از حد معمول است و اغلب آنها احساس درونی بیارزش بودن و ناایمنی را دارا میباشند.
با توجه به اهمیتی كه در حال حاضر به رویكرد خلاق در آموزش و پرورش میدهد مشخص كردن عوامل موثر بر خلاقیت از جمله خصوصیات معین شخصیتی نقش توجه به «خود» افراد و خودسازی دانشآموزان در مدارس را برجستهتر میسازد. در ضمن توجه به عوامل شخصیتی در آموزش و پرورش وتوانبخشی افراد معلول طرح و اجرای برنامههای كار توانی آنها را آسانتر میسازد.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است