رشد هیجانی برای همه انسانها نوعی چالش است، کودکان در طی دورهای کمتر از یک دهه از درک هیجانی محدود به افرادی با شبکه هیجانی پیچیده تبدیل میشوند. با بالا رفتن سن، تعداد و پیچیدگی تجارب هیجانی و همین طور مطالبات برای نحوه ابراز هیجانی همگی افزایش مییابند تعجب آور نیست که برخی از کودکان در رویارویی با این چالشها درهم میشکنند و دچار اختلالهای هیجانی میشوند اختلالهای هیجانی سیری مزمن دارد و میتواند به شدت مزاحم روند عادی زندگی در دوران بزرگسالی میشود. (کلر و همکاران، 1993؛ راچمن، 1998، به نقل از کندال، ترجمه نجاریان، داوودی، 1384).
مطالعات اولیه در زمینه بروز ترسها، نگرانیها و اضطرابها در کودکان و نوجوانان آنها را در 3 تا 18 سال گزارش دادهاند. بل- دولان، لاست و استراوس در سال 1990 شیوع نشانههای اضطرابی را در یک نمونه 62 نفری از کودکان و نوجوانانی که هرگز از لحاظ روانی بیمار نبودهاند بررسی کردهاند. نشانههای اضطرابی مختلفی مخصوصا ترس از بلندیها، صحبت کردن در جمع و شکایتهای بدنی در تقریبا 20 درصد آزمودنیها شناسایی شد. این یافتهها بالاتر از برآوردهای قبلی گزارش شده در پیشینه است و بیانگر این هستند که نشانههای اضطرابی در سطوح غیر بالینی یا بالینی ممکن است نسبت به آنچه قبلاً انتظار میرفت با بسامد بیشتری در نوجوانان بروز کنند. روی هم رفته پژوهشگران ضرورت توجه بیشتری را به بررسی الگوهای بروز نشانههای اضطرابی در کودکان و بررسی عوامل رشدی و موقعیتی موثر بر این نشانهها مطرح کردهاند. پژوهشها تأثیرمنفی اضطراب دوران کودکی بر عوامل روانی اجتماعیمانند عملکرد تحصیلیو کارکرد اجتماعی را تأیید کردهاند. اختلال در عملکرد ممکن است به شدت تحت تاثیر همراه بودن حالتهای مرضی شدید با اختلالهای اضطرابی واضطراب با اختلالهایی نظیر افسردگی واختلال نقصتوجه باشد، دادههای تجربیپیوسته از این یافتهها حمایت کردهاند که اختلالهای اضطرابی در اوایل دوران کودکی و نوجوانی شروع میشوند و تا دوران بزرگسالی سیر مزمنی را طی میکنند. پژوهشها بیانگر این هستند که نشانههای اضطراب ممکن است در طی زمان بدتر شوند، توجه به آسیب شناسی روانی به افزایش شناخت ما از ماهیت و سیر این اختلالها کمک میکند. (ماش و بارکلی، ترجمه توزنده جانی، توکلی زاده، کمال پور، 1383).
دراواخر دههی 1990 باظهور پژوهشها، شیوههای درمانی مختلفتوصیف شدو کارایی درمانی آنها در خصوص اختلالهای اضطرابی دوران کودکی تائید گردید (اولندایک و همکاران 1994، به نقل از کندال، ترجمه نجاریان، داوودی، 1384). در میان درمانهای روانشناختی
شواهدپژوهشی کافی مبتنی بر اثر بخشی مداخلههای رفتاری- شناختی برای اضطراب وجود دارد (بیدل و ترنر، 2005).
برای نمونه برنشتین، لیان، ایگان و تینسون (2005) نشان دادند که بکارگیری شیوه درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کودکان موثر است. همچنین موثرترین درمان برای اضطراب کودکان را درمان شناختی رفتاری دانستهاند. با اینوجود یکی ازموضوعهای مهمدر درماناختلالهای اضطرابی کودکان (یاهر اختلال دیگر) این است که این کودکان به ندرت خودشان جویای درمان میباشند و اغلب، بزرگسالان وجود پریشانی را در کودک شناسایی کرده و درصدد درماناو بر میآیند. بدینترتیب کودکان انگیزه کمتری برای همکاری در فرایند درمان دارند و ایجاد یک رابطه درمانی با کودک کاری دشوار است (بیدل و ترنر، 2005).
از این نظر به کارگیری و آموزش والدین در برخورد با اضطراب کودکان ضروری به نظر میرسد.
یکی از اهداف CBT و درمان شناختی رفتاری این است که اضطراب کودکان را با تغییر دادن باورهایی که اضطراب را گسترش میدهند کاهش دهیم در CBT کودک میآموزد که «افکار» احساسات و خلق را که بر رفتار تاثیر میگذارند ایجاد کند. (هکن سک، 2008).
با این وجود یکی از موضوعهای مهم در درمان اختلالهای اضطرابی کودکان این است كه به نقش والدین در ایجاد اضطراب در فرزندان توجه شود. ممکن است توجه بیش از اندازه پدر و مادر، واکنشی به اضطراب کودک باشد و علت آن محسوب نشود. بسیاری از عوامل پرورش فرزندان با اضطراب سرو کار دارد یعنی در حالی که میدانیم برخی از شیوههای مراقبت از فرزندان با اضطراب در بچهها همراه است نمیدانیم که آیا نتیجه اضطراب هستند یا مسبب آن. «گلد اگنیند برگ» و «مارگارت شولبرگ»، اساتید دانشکده پزشکی جان هاپکینز نقش والدین در ایجاد اضطراب در كودكان را بررسی كردهاند.
والدینی که مدام در کارهای کودکان مداخله میکردند، کارهایی را که کودکان میتوانستند، باید مستقل انجام میدادند زیر بنای ناقص را در کودکان خود ایجاد میکردند. چنین والدینی در ایجاد و توسعه اضطراب کودکانشان مشارکت دارند. (جفری، 2006).
از این نظر به کارگیری و آموزش والدین در برخورد با اضطراب کودکان ضروری بنظر میرسد.
مشاوره گروهی والدین نوعی از تعلیم و تربیت گروهی است که برنامههای آموزشی و مشاورهای وسیعی را شامل میگردد و به والدین کمک میکند تا دانش و توانایی های خود را در زمینه پرورش و تربیت کودکان به نحو مطلوبی گسترش دهند.
و مشاوره گروهی مستلزم ایجاد رابطهای عاطفی است برای رسیدن به هدفها و مقاصد گوناگون و متعدد این شیوه یکی از شیوههای استفاده شده در درمان کودکان است. (شفیع آبادی، 1375)
عطف به مطالب فوق محقق تصمیم گرفته است که تاثیر مشاوره گروهی به شیوه شناختی رفتاری والدین بر کاهش اضطراب کودکان را بررسی کند. در این پژوهش محقق در پی یافتن این سوال است که آیا مشاوره گروهی والدین به شیوه شناختی رفتاری موجب کاهش اضطراب کودکان 10-7 ساله شهر تهران میشود؟
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است