امروزه از یک سوء توسل به جنگ دریایی الزاماً به معنای غلبه نظامی بر دشمن نیست و هدف از آن جلوگیری از دسترسی طرف مقابل به مناطق مختلف دریایی و تحت فشار قرار دادن آنها از لحاظ اقتصادی و سیاسی ،برای رسیدن به اهداف مورد نظر می باشد. واز سوی دیگر در پی گسترش روز افزون حجم مبادلات دریایی و اهمیت حمل و نقل دریایی خصوصا انتقال سوخت و قرار گرفتن بسیاری از میادین نفت و گاز در مناطق مختلف دریایی برقراری نظم و امنیت بین المللی را جهت تردد کشتی های تجاری و مسافرتی و… توسط نیروهای دریایی کشورهای ساحلی در مناطق مختلف دریایی و همچنین سایر کشورها در دریای آزاد ضروری می نماید ،خصوصا مراقبت از این کشتی ها در هنگام بروز مخاصمات مسلحانه دریایی و جلوگیری از دزدی دریایی ، پس ضرورت شکل گیری قواعد حاکم بر جنگهای دریایی و رعایت حقوق بشر دوستانه در هنگام مخاصمه اجتناب ناپذیر است، همواره وقوع جنگهای دریایی خصوصا در سطح بین المللی همیشه و در طول تاریخ آثار زیان باری را به بارآورده و باعث خرابیها و کشتار افراد زیادی شده است و در طی سالیان متمادی و همگام با توسعه حقوق بین الملل، حقوق جنگ یا حقوق بشر دوستانه درجنگ های دریایی نیز تکامل یافته و به صورت مدون در آمده است . تاریخ تحولات حقوق بین الملل موید این معناست که تلاشهای جدی در شئون و سطوح مختلف به عمل آمد تا در صورت وقوع جنگ دریایی محدودیتها ی عینی و سنجش پذیری اعمال گردد ،در این فرآیند تکوین و تدوین ،اصول و قواعدی تحت عنوان حقوق مخاصمات مسلحانه دریایی دردستور کار قرار گرفت که از یک سو ناظر بر ممنوعیت توسل به زور بود ونیز در پرتو رویکردهای حقوق بشری به روابط انسانها در سطوح داخلی و بین المللی در مقام محدودیت آنها در آیین و شیو های مخاصمات مسلحانه صحه گذاشته است. جنبه مثبت روند رو به تکامل حقوق بین الملل در این خصوص این است که آزادی عمل سنتی دولتها در چارچوب حاکمیت مطلق و استفاده کامل از همه توانمندیها و شیوه ها در معرض چالش شدید قرار گرفته ،تا آنجا که همه کشورها در نظام بین الملل ،مجبور به توجیه اقدامات خود در چارچوب قواعد پذیرفته شده گردیده اند .حقوق جنگ دریایی تا حد زیادی در نیمه قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رو به سوی تحولی قاعده مند رفته و در قالب اسناد بین المللی جای گرفته است.
الف ) سوال اصلی:
آیا قواعد حقوق بین الملل توانسته در مخاصمات مسلحانه دریایی به طور موثر اجرا گردد؟ سمت و سوی تحولات حقوق مخاصمات مسلحانه چگونه بوده است ؟
ب) فرضیه اصلی
با توجّه به پرسش اصلی پژوهش، فرضیه اصلی را میتوان اینگونه بیان كرد که سیر تحولات حقوق بین الملل به سمتی پیشرفته است که توانسته به نحو موثری قواعد حقوق بشردوستانه را در مخاصمات مسلحانه دریایی به اجرا درآورد.
ج)هدف تحقیق
در این تحقیق سعی بر این شده است که قواعد حاکم بر مخاصمات مسلحانه دریایی یا همان اجرای حقوق بشردوستانه در جنگ دریایی و سیر تحولات حقوق بین الملل در این خصوص مورد بررسی قرار بگیرد تا مشخص گردد که چه پیشرفتهایی در زمینه حقوق بشر دوستانه در جنگهای دریایی که یکی از شاخه های حقوق بین الملل است به وقوع پیوسته و تحولات حقوق بین الملل را در خصوص محدودیت دولتها و افراد نظامی ،در استفاده از سلاحهای جنگی که رنج زائد و بیهوده را به همراه دارد و به محیط زیست دریایی آسیب جدی وارد می آورد مشخص نماید ونیز حقوق افراد غیر نظامی ،مجروحین ،مغروقین و اسیرا ن وگشتی شکستگان در جنگ دریایی را طبق کنوانسیونهای مرتبط مورد ارزیابی قرار دهد تا با ارائه راهکارهای در زمینه تشکیل کنفرانس ها و کنوانسیونهای جدید و تدوین مقررات خاص در این خصوص بتوان آثار و پیامدهای منفی حاصل از مخاصمات مسلحانه دریایی معاصر را به حداقل ممکن رسانید.
د)نوع و روش تحقیق:
عمده روش تحقیق به صورت کتابخانه ای بوده که به بررسی کتابهای موجود در زمینه حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی پرداخته و همچنین استفاده از مقالات و مجلات حقوقی مرتبط و شبکه جهانی اینترنت جهت دسترسی به وب سایتها و وبلاگهای تخصصی در خصوص این موضوع.
ه) ساختار تحقیق
پژوهش فوق از 2 بخش تشکیل شده است که بخش اول کلیات است که شامل دو فصل می باشد، درفصل اول به سیر تحول تاریخی مخاصمات مسلحانه دریایی پرداخته شده و در ادامه با بیان تعاریف و مفاهیم و بررسی ادوات جنگی ، روشهای جنگ دریایی مورد بررسی قرار گرفته و در فصل دوم به بیان کلیاتی در خصوص قلمرو حقوق مخاصمات مسلحانه دریایی و مسئله عبور کشتی های جنگی از مناطق مختلف دریایی پرداخته شده است.
بخش دوم پایان نامه، اصول کلی حاکم بر مخاصمات مسلحانه دریایی نسبت به طرفین مخاصمه و کشورهای بیطرف و به عملکرد سازمانهای بین المللی را شامل می شود که از سه فصل تشکیل شده ، در فصل اول اقدامات جنگ دریایی ،صلاحیتها و اصوا ل حاکم بر آن و مسئله اهداف مورد حمایت در جنگهای دریایی مورد بررسی قرار گرفته، در فصل دوم حقوق و تکالیف کشورهای بیطرف در هنگام وقوع جنگ دریایی و در فصل سوم عملکرد سازمانهای بین المللی ونقش حقوق بین الملل را درصورت نقض حقوق بشردوستانه توسط کشورهای متخاصم مورد ارزیابی داده ایم و در پایان نتیجه گیری ، از تحولات حقوق بین الملل در این خصوص صورت گرفته است.