:
هارمالین، از جمله آلکالوئیدهایی است که در گیاهان مختلف از جمله گیاه اسفند وجود دارد. این آلکالوئید اثر تحریکی برآزادسازی سروتونین و کاتکول آمینها درنقاط مختلف مغزی دارد.بعلاوه اثر هالوسینوژن یا توهم زا نیز دارد.یکی از مهمترین اثرات فارماکولوژیک مشخص شده هارمالین،اثرمهاری برگشت پذیر بر مونوآمین اکسیدازA(MAO-A )می باشد.همچنین آلکالوئید هارمالین به صورت آگونیست معکوس به گیرنده های بنزودیازپینی متصل میشود و دخالت این گیرندهها در ایجاد لرزش و تشنج مشخص شده است. این مطالعه به منظور تعیین آستانه تشنج ناشی از تزریق درون صفاقی هارمالین و مقایسه آن با آستانه تشنج PTZ در موش سوری انجام گرفت.
مواد و روشها: آزمایشها روی موش سفید آزمایشگاهی نژاد NMRI ازجنس نربا محدوده وزنی 25 الی 30 گرم انجام گرفت.حیوانات در گروههای 8 تایی تقسیم شدند و به ترتیب مورد تزریق درون صفاقی ip،mg/kg45 از PTZ(گروه کنترل مثبت) و مقادیرip،mg/kg 5،10،20 ازداروی هارمالین(گروههای تیمار) قرار گرفتند.متعاقب تزریقات فوق، علائم تشنجی مورد ارزیابی قرارگرفت.بعد ازانجام آزمایشات اطلاعات بدست آمده با استفاده ازآزمونهای آماری TukeyوANOVA آنالیزگردید.
یافته ها:نتایج مطالعه نشان داد که آستانه تشنج درگروه کنترل مثبت PTZ برابر با mg/kg45 است وآستانه تشنج هارمالین مقدار mg/kg5 میباشد.به طوریکه با تزریق دوز mg/kg5/2 از داروی هارمالین هیچ گونه علامت لرزشی و تشنجی در حیوان مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد می کند که هارمالین از طریق اتصال به جایگاه آگونیست معکوس رسپتورهای GABA_A طیف وسیعی از اثرات آنتاگونیستی بر علیه بنزودیازپینها ایجاد میکند و نشان داده شده که سیستم سروتونرژیک وگابا ارژیک CNS و نوروترانس میتر سروتونین نیزدرفعالیت تشنجی و لرزشی ناشی ازهارمالین درگیرهستند.در حالی که PTZ با اشغال جایگاه پیکروتوکسین گیرنده گابا وازطریق مهار کانال کلراید اثرات خود را ایفا می کند و اشغال جایگاه بنزودیازپین نقش ناچیزی دراثرات آن دارد.نتایج این مطالعه نشان میدهد که هارمالین به صورت وابسته به دوز و به طور معنی داری باعث کاهش آستانه تشنجات میشود.(p<0.01**وp<0.001***)
واژه های کلیدی:هارمالین-موش سوری-آستانه تشنج-بتاکربولین-آلکالوئیدهای اسپند-PTZ
1-1-
صرع یکی از بیماریهای مهم عصبی درانسان بوده وحدود یک درصد جمعیت را درگیر میکند.پژوهشگران نشان دادهاند که تشنجات به علت تخلیههای گهگاه دربافت عصبی اتفاق میافتد(83). مشخص شده است که این تغییرات گهگاه برگشت پذیر در عملکرد نورونها، باعث بهم خوردن فعالیت الکتریکی مغز میشود.در بعضی موارد نیز حملات تشنجی به دلیل ورود یونهای کلسیم به داخل سلولهای عصبی اتفاق میافتد و کاهش غلظت داخل سلولی کلسیم در بعضی از مدلهای حیوانی،اثرات مهاری روی تشنجات داشته است( 96و83 )
همیشه در نخستین حمله به ویژه تشنجات حرکتی (Motor seizure)علل مهمی مانند مننژیت،کمبود کلسیم خون،هیپوگلیسمی،هیپوپاراتیروئیدی و آسیبهای فضاگیر مغز(بهویژه در افراد بالاتر از 25 سال)باید در نظر گرفته شود. عکس این مسئله نیز وجود دارد،یعنی بسیاری اوقات با افرادی روبرو میشویم که صرع ندارند ولی بغلط با عنوان این بیماری درمان میگردند.مثل برخی
مبتلایان به هیپوگلیسمی(9).
عملکرد نورونهای سربرال به عوامل متعددی بستگی دارد.از جمله غلظت گلوکز،اکسیژن،روندهای سمیت زدایی ارگانهای احشایی و……هر اندازه تغییرات متابولیک سریعترباشد،احتمال وقوع تشنج بیشتر است.زیرا نورونهای سربرال در برابر انها بسیار حساس میباشند(1).
هارمالین یک ایندول آلکالوئید و یک مشتق از β-کربولین میباشد که در ایجاد اختلالات حرکتی مثل لرزشهای حرکتی و تغییر در فراگیری شرایط حرکتی و اختلال در یادگیری فضایی نقش زیادی دارد(67،88،89،90،127). این مولکول در سطح سلولی چندین سایت عملکردی دارد که شامل گیرندههای بنزودیازپین،گیرندههای سروتونین و گیرندههای گاباA هستند.این آلکالوئید از طریق اتصال به جایگاه آگونیست معکوس رسپتورهای GABA-A طیف وسیعی از اثرات آنتاگونیستی بر علیه بنزودیازپینها ایجاد میکند که شامل القاء اضطراب،تحریک CNS و تشنج میباشد(69). همچنین مطالعات مختلف نشان داده که هارمالین قادر است فعالیت MAO-A را مهار نماید،بنابراین با مهار مونوآمین اکسیداز A غلظت نوراپینفرین و سروتونین در سیناپسهای عصبی افزایش مییابد (34،44،110).
هارمالین،عمدهترین آلکالوئید گیاه اسفند است،از جمله اثرات مهم این آلکالوئید اثر روانگردانی و هالوسینوژنیک(Hallucinogenic)آن است که ناشی از خواص مهارکنندگی مونوآمیناکسیداز(MAO)این آلکالوئید بر سیستم اعصاب مرکزی است (115). بر اساس گزارشات مولکول هارمالین نه تنها میتواند بر سیکل رفتاری اضطراب و ترس موثر باشد،بلکه قادر است لرزشهای عضلانی (Tremor) و تشنج را ایجاد کند(82) که در ایجاد این تشنجات مسیر Olivocerebellar و هسته زیتونی تحتانی مخچه و نوروترانسمیتر سروتونین دارای اهمیت زیادی است (14،44) بنابراین مطالعه حاضر جهت تعیین آستانه تشنج ناشی از تزریق درون صفاقی هارمالین و مقایسه آن با آستانه تشنج پنتیلنتترازول(PTZ) در موشهای سوری نر اجراء گردیده است.
1-1-1-تعریف واژه ها:
صرع(Epilepsy):
صرع یعنی اختلال متناوب سیستم عصبی که از تخلیه ناگهانی،شدید و غیر منظم نورونهای مغزی ناشی میشود،که به یکی یا آمیزهای از حالات بالینی منجر میگردد،مانند از دست دادن هوشیاری،حرکات تشنجی اندامها،ادراک حسی غیر طبیعی،رفتار غیر عادی و نشانههای گوناگون دیگر.پیدایش هر یک از این علائم به کانون آسیب در مغز و جای تخلیه امواج صرعی بستگی دارد( ).
حمله(Sizure):
حمله یک واژه کلی است که به وقوع حمله ناگهانی یک بیماری گفته میشود،در نورولوژی برای هر گونه حمله صرعی، با تشنج یا بدون تشنج بهکار میرود،ممکن است هوشیاری بیمار طبیعی یا مختل باشد.
تشنج(Convulsion):
به حملاتی اطلاق میگردد که معمولا با حرکات بدنی شدید به صورت تونیک یا کلونیک یا هر دو همراه است و ممکن است در یک اندام(Local) یا همه اعضاء(Generalized) دیده شود که بهترین نمونه آن صرع بزرگ یا گرندمال میباشد.
تونیک(Tonic):
در حالت تونیک اندامها در یک وضعیت کشیده و سخت قرار میگیرند(Extension Rigidity) و معمولا کمتر از یکی دو دقیقه در آن موقعیت باقی میمانند، بروز صرع ممکن است تنها به شکل تونیک باشد.
کلونیک(Clonic):
در حالت کلونیک یکی یا همه اندامها دچار حرکات لرزشی پیدرپی و غیرارادی میشود و بیمار مرتبا دست و پا میزند.
پرشهای میوکلونیک(Myoclonic Jerks):
پرشهای سریع ناگهانی و غیرطبیعی اندامها میباشد که به دلیل انقباض سریع عضلات بهویژه ماهیچههای خمکننده بروز مینماید،علت آن دشارژهای صرعی است که از قشر یا ساقه مغز صادر میشود.
پیشدرآمد(Aura):
به نشانههای صرعی میگویند که بیمار معمولا چند ثانیه قبل از پیدایش حمله تشنج احساس میکند.Aura یک نوع صرع کانونی( (Focal به شمار میآید که در حقیقت برای مشخص نمودن کانون صرعی در مغز اهمیت دارد.Aura به اشکال گوناگونی مثل سرگیجه،احساس بوی بد در دهان یا بینی و احساس چشایی نامطبوع بیان میگردد.