ای بر تجدید ساختار سیستم های قدرت و تکامل توسعه شبکه انتقال
تاریخچه
اگرچه لایحه 1980 AB بیشتر از یکصد سال قبل با هدف ایجاد یک بازار رقابتی برای انرژی الکتریکی به منظور تولید برق و کاهش قیمت انرژی مصرفی مطرح شده بود؛ اما تا دهه 1980 ایجاد چنین بازاری تحقق نیافت. دلایل این امر را می توان در عدم ذخیره سازی انرژی الکتریکی در ظرفیت های تجاری، محدودیت های انتقال برق برای حفظ قابلیت اطمینان و ایمنی سیستم، عدم امکان کنتر دقیق مشخصه های شبکه و… جستجو نمود.
در دهه های اخیر در اکثر کشورهای پیشرفته، بیشتر صنایع مانند مخابرات، حمل و نقل هوایی و زمینی و خودروسازی، تغییر ساختار اقتصادی را تجربه کرده اند. صنعت برق به لحاظ حساسیت ویژه ای که دارد، در برابر این تغییر ساختار اقتصادی یک حالت مقاومت و انحصار ذاتی داشته است و تا مدت ها تغییر ساختار آن به تعویق افتاده بود.
پدیده دگر نظمی در صنعت برق در سال های دهه 1980 در کشورهای شیلی و بریتانیا آغاز گردید و پس از آن در کشورهای آمریکای لاتین، نظیر آرژانتین در سال 1992، پرو در سال 1993، کلمبیا و بولیوی در سال 1994، برزیل و ونزوئلا در سال 1996 و گواتمالا، السالوادر و پاناما گسترش یافت.
آمریکا، استرالیا، نیوزیلند، کشورهای اسکاندیناوی، اسکاتلند، ایرلند شمالی و نروژ و تعدادی از کشورهای آسیایی نظیر چین این مقوله را در دهه 1990 تجربه نمونه اند. البته در کشورهایی نظیر آمریکا و کانادا به دلیل گستردگی و عظمت شبکه های قدرت و ویژگیهای خاص آنها، این روند کندتر از کشورهای دیگر پیشرفت داشته است. در سال 1996 اتحادیه اروپا، بازار بین المللی الکتریسیته را برای 15 کشور
عضو بنیان نهاد و روند تجدیدساختار در سال های بعد کشورهای هلند و اسپانیا را نیز فرا گرفت.
آنچه مسلم است امروز اغلب کشورهای جهان و حتی کشورهای جهان سوم هرکدام به دلایل خاص خود درصد تغییر ساختار سیستم قدرت به منظور ایجاد امکان سرمایه گذاری بخش خصوصی در این صنعت می باشد.