دیدگاه کلونینجر با تأکید بر پارامترهای زیستشناختی، یک چارچوب نظری محکم در مورد شخصیت پدید آورده است که هم شخصیت بهنجار و هم شخصیت نابهنجار را در بر میگیرد. بر اساس این دیدگاه شخصیت از اجزای سرشت و منش تشکیل شده است(کلونینجر،1991،1987). سرشت اساس وراثتی هیجانات و یادگیریهایی است که از طریق رفتارهای هیجانی و خودکار کسب میشود و به عنوان عادات قابل مشاهده در اوایل زندگی فرد دیده میشود و تقریباً در تمام طول زندگی ثابت باقی میماند(کاپلان و سادوک، 2003). کلونینجر (1991،1987) در مدل عصبی ـ زیستی خود مطرح کرده است که سامانههای سرشتی در مغز دارای سازمان یافتگی کارکردی[23] و متشکل از سامانههای متفاوت و مستقل از یکدیگر برای فعالسازی، تداوم و بازداری رفتار در پاسخگویی به گروههای معینی از محرکها هستند. وی چهار بعد نوجویی( NS )[24] ، آسیب پرهیزی( HA )[25] ، پاداش وابستگی( RD )[26] و پشتکار( P )[27] را برای سرشت معرفی کرد. فعالسازی رفتاری در پاسخ به محرکهای نو[28] و نشانههای پاداش و رهایی از تنبیه است. بنابراین تفاوتهای فردی در چنین قابلیتی، نوجویی نامیده میشود. بازداری رفتاری در پاسخ به محرکهای تنبیه یا نبودن پاداش است. تفاوتهای فردی در قابلیت وقفه یا بازداری رفتاری[29]، آسیب پرهیزی نامیده میشود. از سوی دیگر رفتاری که با پاداش تقویت میشود، معمولاً تا مدتی پس از قطع پاداش ادامه مییابد. کلونینجر، تفاوتهای فردی در تداوم پاسخ پس از قطع پاداش را پاداش وابستگی نامگذاری کرد. بدین ترتیب کلونینجر سه بعد را که هر یک دارای چهار مقیاس فرعی هستند به علاوه بعد چهارم یا پشتکار که فاقد زیر مقیاس است در قسمت سرشت معرفی کرد( کلونینجر، 1991،1987). منش نیز شامل دریافتهای منطقی درباره خود، دیگران و دنیا است و بیشتر ویژگیهایی را شامل میشود که تحت تأثیر عوامل محیطی در ساختار شخصیت فرد به وجود میآید. کلونینجر(1994) سه بعد خودراهبری[30]( SD )، خودفراروی[31]( ST ) و همکاری[32]( C ) را برای منش در نظر میگیرد. بعد خودراهبری بر پایهی پنداشت از خویشتن به عنوان یک
فرد مستقل و دارای زیر مجموعههای وحدت، احترام، عزت، تأثیربخشی، رهبری و امید تعریف شده است. همچنین بعد همکاری بر پایهی پنداشت از خویشتن به عنوان بخشی از جهان انسانی و جامعه قرار دارد که از آن حس اجتماعی، رحم و شفقت، وجدان و تمایل به انجام امور خیریه مشتق میشود. خودفراروی بر پایه مفهومی از خویشتن به عنوان بخشی از جهان و منابع پیرامون آن مطرح شده است که با پندارهای حضور رازگونه، ایمان مذهبی و متانت و صبوری غیرمشروط همراه است(کلونینجر و شوراکیک[33]، 2005).