توجه مؤلفان به اختلالات زبان نوشتاری (اختلال خواندن ، اختلال نوشتن) به عنوان نتیجه آگاهی فزاینده از این واقعیت تلقی شده است که بخش بزرگی از دانش آموزان از خدمات تربیتی مورد نیاز خود بهره مند نمی شوند. از آنجا که اغلب این گروه از دانش آموزان در طیف هوشی بهنجار قرار دارند به استعداد بالقوه خود نائل نشده و در نتیجه به عقب ماندگی تحصیلی دچار می شوند (هالاهان[1] ، کافمن[2]1994به نقل از جوادیان، 1378). از نظر استرانگ[3] به نقل از والاس[4] و مک لافلین[5] (1994) «مشکلات خواندن و نوشتن مهم ترین عوامل عدم موفّقیّت در مدرسه دانسته شده است». این مشکلات در واقع ساده ترین نشانه ای است که با کمک آن می توان شکست کودک را در بسیاری از زمینه های تحصیلی دیگر پیش بینی کرد (همان منبع). نارساخوانی (پی آمد آن نادرست نویسی ) اصطلاحی کلی است که وجود مشکلات را در قلمرو اکتساب زبان نوشتاری مشخص می کند. مشکل پایدار یادگیری خواندن و خودکار شدن را در کودکانی که دچار عقب ماندگی شدید یا نارسائی حسی نیستند و مدرسه را در سن معمول آغاز کرده اند، نارسا خوانی می نامند. آنچه نارسا خوان را از دیگران متمایز می کند نوع اشتباهات نبوده بلکه پا برجا ماندن آنهاست (تبریزی، 1384).
نوشتن مهارت پیش نیاز هجی کردن و بیان نوشتاری است بنابراین نقص در دست خط مانعی برای بیان نوشتاری است برای کار با کودکانی که مشکلات شدید نوشتاری دارند از روش هایی باید استفاده کرد که پایدار و نظامدار باشند. یکی از این روش ها، روش 12مرحله ای واکت می باشد که پایدار، نظامدار و چند حسی است در این روش تأکید بیشتر روی بکارگیری تمام حواس است. لرنر[6] (1993) معتقد است رویکرد چند حسی بر این فرض است که اگر اطلاعات به جای یک حس از طریق چند حس دریافت شوند، یادگیری برای برخی از دانش آموزان تسهیل می شود (لرنر، ترجمه دانش، 1386). کرک و چالفانت[7] با اشاره به نقش مهم رویکرد چند حسی در ترمیم مشکلات ناتوانی یادگیری می گویند: در این رویکرد فرض اساسی این است که کودک به تمام راه های حسی خود برای انجام فرآیند یادگیری نیاز دارد و از طریق همکاری همه ی آن ها یادگیری تقویت شده و افزایش می یابد ( کرک و چالفانت، ترجمه رونقی، 1377).
در پژوهشی که توسط بهاری (1385) انجام گرفت، نشان داد که با بکارگیری وسیله ی آموزشی سینا که وسیله ای برای آموزش خواندن و هجی کردن با بهره گیری از روش چند حسی است و توسط سیف نراقی و نادری تهیه شده است که عمده ترین هدف این وسیله آموزش خواندن، هجی کردن و در نهایت نوشتن به کودکانی که اختلال یادگیری دارند، می باشند است. زیرا این گونه کودکان قادر به یادگیری حروف و کلمات از طریق آموزش های رایج در مدارس عادی نیستند و نیاز به آموزش ویژه ای دارند که به یاری آن تمام حواس آن ها به ویژه حس لامسه به کار گرفته شود، می توان ضمن تسهیل در یادگیری حروف و کلمات جدید، خطاهای مختلف مانند: حذف، جا انداختن حرف و کلمه و جانشینی را کاهش داد و می توان ادعا کرد که با بکارگیری این وسیله همانند دیگر روش های چند حسی، چندین کانال ورودی به طور همزمان به کودک کمک می کند تا او بتواند در یک سطح عصب شناختی آنچه را می شنود با آن چه که می بیند پیوند دهد تا در کودک مفاهیم لازم برای بازشناسی لغات جدید ایجاد شود.
همچنین لوردی[8] (2004) در پژوهشی به بررسی اثر رویکرد آموزشی چند حسی بر پردازش زبان و خواندن دانش آموزان با بهره هوشی متوسط که در خواندن و پردازش زبان مشکل داشتند، پرداخت و نشان داد که علاوه بر کاهش مشکلات خواندن، اعتماد به نفس آزمودنی ها نیز بهبود یافت. سیف نراقی و نادری با استفاده از روش های چند حسی وسیله ای ابداع کرد ه اند که می توان از آن به عنوان بازی برای کاهش نارساخوانی استفاده کرد.آن ها وسیله آموزشی خود را وسیله آموزشی سینا گذاشته اند.(سیف نراقی و نادری،1384).
در پژوهشی جنابادی (1386) اثر بخشی روش های بازپروری کپارت، فرنالد[9] و وسیله آموزشی سینا را در درمان نارسایی های ویژه یادگیری خواندن و دیکته 40 دانش آموز نارسا خوان شهر زاهدان، مورد بررسی قرار داد و دریافت که استفاده از روش چند حسی فرنالد و وسیله آموزشی سینا، در درمان نارسایی های ویژه یادگیری، موثرتر از روش کپارک هستند (حسن زاده،1389).
یکی از مشکلات مهم آموزشی به ویژه در کشورهای درحال توسعه مانند ایران، مشکل نداشتن روش های آموزشی خاص در ارتباط با مقاطع پایین تحصیلی به خصوص دوران ابتدایی می باشد. باتوجه به شیوع بالای مشکلات یادگیری در دانش آموزان که از 1تا30 درصداست (رمضانی،1383). مطالعاتی در رابطه با بکارگیری روش های جدید و رسانه های آموزشی متنوع در مورد دانش آموزان دارای ناتوانی های نوشتن آن چنان که باید در ایران صورت نگرفته است و به دلیل جدید بودن این روش ها و نبود امکانات در مدارس، معلمان هم چنان از روش های قدیمی خود بهره می گیرندو در بیشتر مواقع به دلیل توجه ناکافی و عدم برخورد علمی و کارشناسانه با مشکلات یادگیری کودکان، مشکلات آن ها جدی تر شده یا دچار افت تحصیلی و مردودی می شوند که خود علت بسیاری از مشکلات عاطفی، افسردگی، اظطراب و پرخاشگری کودک می باشد (تبریزی،1382). اختلالات و ناتوانایی های نوشتاری در این دوره كه معمولأ شامل موارد: اختلالات كنترل حركتی، ادراك بصری، حافظه بصری، چپ دستی است از اقداماتی است كه سازمان آموزش و پرورش با طراحی های روش های آموزشی میبایست به آن توجه نمایند (آقازاده، 1388).
بدیهی است شناسایی و کنترل ناتوانایی های نوشتاری برای بالابردن سطح آموزش در سایه دارا بودن طراحی روش های آموزشی ممكن است. از این رو پژوهش حاضر با توجه به پیشرفت های اخیر در زمینه طراحی روش های آموزشی بر اساس روش های نوین در پی طراحی آموزشی مبتنی بر روش نظامدار واکت و تأثیرآن برکاهش اختلالات نوشتاری کودکان پایه دوم ابتدایی شهر سنندج می باشد.
[1]- Hallahan
[2]- Kaufman
[3]- Strong
[4]- Vallas
[5]- Mclaflein
Leaner- [6]
Kirk & Chalfent -[7]
[8] – Lordy
[9] – FerNald
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است